داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران
داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران یکی از ضروری ترین مهارت هایی هست که ما در طول زندگی باید به آن دست پیدا کنیم.
در دنیایی که ما در اون زندگی می کنیم، داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران خیلی خیلی بیشتر از موارد دیگه می تونه ما رو به رسیدن به اهداف، آرامش، رضایت از زندگی و … نزدیک تر کنه.
داشتن ارتباط موثر با دیگران می تونه از جنبه های مختلفی وجود داشته باشه، مثلاً داشتن روابط موثر با دیگران در محل کار، در خانواده، با دوستان و آشنایان.
چند ماه قبل نزد یکی از افراد ثروتمند ایران بودم (من مشاور بازاریابی پروژه های ایشان و مربی آموزش سخنرانی شان بودم)، از ایشان یک سوال پرسیدم:
گفتم: اگر همین الان تمام دارایی های شما را بگیرند آیا باز هم می توانید همین ثروت را مجدداً کسب کنید؟
به من جواب دادند: بله، فقط به من یک خط تلفن بدهید.
پرسیدم چطور ممکنه که آدم با دست خالی و فقط با یک خط تلفن بتونه اینقدر پولدار شه؟
جواب دادند: فقط با داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران
داشتن ارتباط موثر با دیگران و ایجاد روابط بین فردی در خیلی از موارد معجزه می کنه.
البته فکرتون به سمت رانت و زیر میزی و موارد منفی دیگه نره. وقتی صحبت از داشتن ارتباط موثر با دیگران میشه این نیست که ما به افرادی پول بدهیم تا برای ما کاری انجام دهند یا به عبارتی در اینجا پیدا کردن رابطه به وسیله رشوه (خدایی نکرده) نیست.
منظور از داشتن ارتباط موثر با دیگران این است که ما بتونیم رفتاری شایسته و حرفه ای از خودمون بروز بدیم و از طرفی هم رفتاری خوب، دوستانه و حرفه ای با طرف مقابلمون داشته باشیم. حالا این رفتار می تونه از نظر احساسی باشه یا از نظر کسب و کار و حرفه ای.
خیلی خوبه که آدمها ما رو به خاطر خودمون دوست داشته باشند، احترامی که به ما میزاند به خاطر خودمون باشه نه جایگاه مدیر یا رییس بودنمان. این مورد هم تا زمانی که نتونیم یک ارتباط موثر با دیگران داشته باشیم، برقرار نمیشه.
البته شاید داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران برای افرادی که درونگرا هستند خیلی هم راحت نباشه، افراد درونگرا معمولاً ترجیح میدهند که در خلوت و تنهایی خودشان باشند و یا نهایتاً با چند دوست محدود رفت و آمد کنند، بد نیست بدونیم که افراد درونگرا از تنهایی با خودشان انرژی می گیرند و هر چقدر در جمع باشند انرژیشون تحلیل میره، اذیت و خسته می شند.
البته بین درونگرا بودن و برونگرا بودن نمی شه گفت که کدامیک از این افراد بهتر هستند. اگر درونگرا هستیم و برای اینکه بخواهیم ارتباط موثر ی با دیگران داشته باشیم قطعا باید کمی به سمت افراد برونگرا متمایل شیم.
شاید برای افراد درونگرا این موضوع خیلی سخت باشه. اما با تمرین کردن و در جمع ها قرار گرفتن کم کم حس درونی ما از درونگرایی به بیرونگرایی متمایل میشه.
در ادامه به مواردی اشاره می کنم که با رعایت اونها می تونیم با دیگران ارتباط موثر تری داشته باشیم.
هر چقدر دایره ارتباطات ما با دیگران موثر تر و بیشتر باشه دنیای زیبا تری خواهیم داشت.
مسابقه طناب کشی در ارتباط موثر با دیگران
در یک مسابقه طناب کشی، دو تیم در انتهای یک طناب سعی دارند یکدیگر را به سمت خطی که در مرکز کشیده شده بکشانند، بعضی وقت ها هم در این مسابقه به جای خطی با گچ روی زمین، گودالی از گِل وجود دارد. هر کدام از این تیم ها سعی می کنند تیم مقابل را به سمت مرکز طناب بکشند.
روابط بین افراد در محل کار یا خارج از آن هم چیزی شبیه به مسابقه طناب کشی است. با این فرض که طناب مثل دوستی یا رابطه میان دو فرد است. هر چقدر طناب با شدت بیشتری میان این دو نفر کشیده شود، تَنِش و جَر و بحث میان این دو نفر بیشتر شده و صحبت هایشان هم بی نتیجه تر می شود.
از طرفی هم اگر هیچ کدام از این دو نفر تلاشی برای کشیدن طناب نکنند، این رابطه از هم پاشیده می شود و از بین می رود.
منظور از ارتباط موثر، سهیم شدن در طناب به جای طناب کشی است، جوری که طناب محکم نگه داشته شود اما هیچ کس زمین نیافتد.
سهیم شدن در طناب کار بسیار سختی است، اما شاه کلید داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران است.
برای اینکه ما هم بتونیم سهمی از این طناب در روابطمان داشته باشیم بهتر است که یکسری از نکات را رعایت کنیم تا بتونیم به روابطی خوب و موثر با دیگران دست پیدا کنیم.
داشتن درک متقابل در ارتباط موثر
در تعامل میان افراد یک شخص به عنوان سخنگو و شخص یا اشخاص دیگه به عنوان شنونده حضور دارند. در یک گفتگو خوب افراد به نوبت در نقش گیرنده و فرستنده جابجا می شوند.
اما زمانی که افراد حاضر در گفتگو همزمان سعی دارند که فرستنده باشند (صحبت کنند) طناب میان آن ها با شدت کشیده می شود و یا وقتی که فرد شنونده علاقه ای به شنیدن صحبت های طرف مقابل نداشته باشه طناب از یک سمت رها می شود.
برای داشتن مهارت ارتباط موثر، درک متقابل از صحبت های طرف مقابل ضروری است.
اگر افراد حاضر در گفتگو از صحبت های هم دیگه درک درستی داشته باشند می شود گفت که آن ها در طناب سهیم شده اند و طناب را محکم نگه داشته اند.
فرض کنید با یک نفر در حال گفتگو هستید، اگر اختلافی میان شما وجود داشته باشد به معنی آن نیست که بهانه ای برای کشیدن طناب باشد، بلکه میشه اختلافات رو با صحبت کردن حل کرد تا به نتیجه خوب و مطلوب رسید.
فقط کافیه که به صحبت های طرف مقابل گوش کنیم، زود قضاوت نکنیم و درک درستی از صحبت های طرف مقابل داشته باشیم.
پیشنهاد می کنم نگاهی به این مقاله بیاندازید: چگونه فعالانه گوش دهیم
متاسفانه افراد در جایی آموزش ندیده اند که با طرفین به درک متقابل برسند، البته رسیدن به درک متقابل کار آسانی هم نیست.
زود قضاوت کردن در داشتن ارتباط موثر
متاسفانه خیلی از ماها در مورد خیلی از مسائل به خودمان اجازه می دهیم که در موردش دخالت و قضاوت کنیم.
قضاوت کردن زمانی به وجود میاد که ما در مورد موضوعی تمام حقایق را نمی دانیم و اطلاعات کافی نداریم و با تصوراتِ خودمون و اطلاعات ناقصی که داریم، سعی می کنیم ادامه اون صحبت یا داستان رو حدس بزنیم.
معمولاً این نوع قضاوت ها در ارتباطات میان فردی به روش های آزار دهنده زیر بروز داده می شند:
- رد کردن ایده ای جدید، بدون درک کردن منطقِ و دلیلِ آن
- قطع کردن صحبت های طرف مقابل
- پریدن وسط صحبت های طرف مقابل (به قولی میگند همش توی حرف چیکه می کنه)
متاسفانه ما خیلی در صحبت های روزمره خودمون به این موارد بر می خوریم.
چند سال پیش مدیر قسمتی که در آن مشغول به کار بودم عوض شد و به جایش شخصی خارج از سازمان وارد آن شرکت شد و مدیر مستقیم بنده شد.
این شخص احساس قدرت می کرد و جوری رفتار می کرد که می گفت فقط حرف حرفِ منه. ایشان هیچوقت حاضر نشدند که ایده هایی که در کار میشود پیاده کرد را گوش دهند و قبل از اینکه بخواهم تمام صحبتم را انجام بدم، ایده ام را رد می کردند و می گفت که می دونم چی میخای بگی، اما این کار شدنی نیست و از این روشی که من میگم کار بهتر انجام می شه
قضاوت بر اساس فکر یا عمل؟
هر فردی فکرهایی در سر داره و برای اینکه اون فکرها رو به نتیجه برسونه اعمالی انجام میده.
ما نمی تونیم فکر اون طرف رو بخونیم، اما می تونیم اعمال و کارهایی که اون طرف داره انجام میده رو ببینیم.
متاسفانه خیلی از ما ها بر اساس مواردی که می بیننم فرضیه هایی درباره افکار دیگران در ذهنمون پرورش میدیم (که متاسفانه این فرضیه ها به منفی ترین و بدترین افکار ختم می شه).
اما در خیلی از موارد وقتی که بر روی افکار افراد متمرکز می شیم، بی دلیل نسبت به اونها و کارهایی که انجام می دهند سوءظن پیدا می کنیم.
من از همه بیشتر می دانم (علامه دهر)
هیچکس از علامه دهر خوشش نمیاد. چرا فکر می کنیم که من از همه بیشتر می دونم؟ اگر فرض بر این باشه که من از همه بیشتر بدونم اما آیا دلیلی داره که من با این کار به دیگران فخر بفروشم؟ یا بدون اینکه نظر شخص یا اشخاصی رو بدونم خودم مستقیماً دست به کاری بزنم که دیگران هم حق انتخاب داشتند؟
اصلاً خوب نیست که ما برای اشخاص دیگه تصمیم بگیرم، فقط صرف اینکه ما از همه بیشتر می دونیم 😐
برای داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران بهترِ که به جای اونها تصمیم نگیریم.
قالبی ساختن افراد
قالبی ساختن افراد به این معنی هست که مثلاً ما گروهی از افراد رو به یک چشم ببینیم. مثلا بگیم همه مردان اینجوری اند یا همه بنگاه داران املاک فلان اند و …
اگر بخواهیم افراد را در قالبی جا بدیم و همه را به یک چشم ببینیم با این کار تنها جهالت و تعصب خودمون رو نشون میدیم و در بیشتر موارد هم باعث رنجش افراد دیگه می شیم.
بنابراین برای داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران بهترِ که افراد رو در قالب جای ندهیم.
برای داشتن ارتباط موثر ، هر شخص را به عنوان یک فرد متمایز در نظر بگیریم
همونطور که در قالبی ساختن افراد خدمتتون عرض کردم بهترِ که افراد رو در یک قالب جای ندهیم.
هر فردی برای خودش یک جایگاه متمایز داره، اگر بتونیم با روحیات و سلایق هر فرد هم آشنا شیم ما رو خیلی سریع تر می تونه به داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران سوق بده.
صحیح گوش دادن برای داشتن ارتباط موثر با دیگران
در روابط میان افراد وقتی که در نقش دریافت کننده پیام (شنونده) قرار می گیریم خیلی خوبه که بعد از شنیدن سخنان آنها، سوال بپرسیم و مطمئن بشیم که منظور آنها را درست متوجه شدیم یا خیر.
پیشنهاد می کنم نگاهی به این مقاله بیاندازید: چگونه فعالانه گوش دهیم
بهترِ وقتی چیزی بر خلاف افکار و عقاید خودمون می شونیم، سریع از خودمون واکنش نشون ندیم یا به عبارتی مخالفت فوری خودمون رو اعلام نکنیم.
هر فردی برای خودش عقاید و سلایقی داره، دلیلی نداره چیزی که بر طبق سلایق و علایق ما نباشه سریع به مخالفت با اون طرف بلند شیم.
خیلی خوبه که نظرات مخالف با نظرات خودمون رو هم بشنویم و به منطق پشت اون نظر واقف بشیم، شاید نظر و عقیده ای که ما داریم اشتباهه و یا اینکه اون نظر کامل ترِ.
داشتن فرضیات خوب از دیگران (در مورد دیگران مثبت فکر کنیم)
خیلی زیباتر و بهترِ که به جای منفی بافی در مورد دیگران، فرض را بر این بزاریم که همه انسان ها خوب، عالی، درستکار و … هستند. با این کار می تونیم فکر های بد و پلید رو از خودمون دور کنیم و یک نفس راحت هم بکشیم و با آسودگی خیال زندگی کنیم.
در اینجا قانونی هست که می گه: همه انسان ها خوب و عالی هستند، مگر اینکه خلافش ثابت بشه. (البته به نظر من شاید اگر خطایی از کسی سر زده ناخواسته بوده، اگر اون طرف در سدد رفع اون خطا بر بیاید قطعاً باز هم آدم خوبی خواهد بود، به هر حال همه ما انسان هستیم و انسان ممکن الخاطاست.)
این که بخواهیم به همه مشکوک باشیم پس به احتمال زیاد به داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران دست پیدا نخواهیم کرد.
بنابراین برای داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران بهترِ به جای طناب کشی، سهمی از یک سوی طناب با دیگران داشته باشیم تا بتونیم ارتباطات موثر تری در زندگی خودمون داشته باشیم.
اگر موارد دیگه هم به نظر شما میرسه و یا تجربه خاصی داشتید لطفا با من و دیگر دوستان در قسمت نظرات بنویسید.
همچنین اگر به نوشته ها و آموزش های این سایت علاقه مند هستید پیشنهاد می کنم در سایت ثبت نام نمایید تا از انتشار مطالب آن مطلع شوید.
و در آخر اگر سوالی برایتان پیش آمده یا جایی از مقاله نیاز به توضیح بیشتر دارد و یا اگر نظری درباره این نوشته دارید می توانید در پایین همین صفحه در قسمت نظرات، سوال خودتان را مطرح بفرمایید تا در سریع ترین زمانِ ممکن به آن پاسخ داده شود.
دانلود PDF مقاله “داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران”
[member] [/member]
[…] پیشنهاد می کنم نگاهی به این مقاله بیاندازید: داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران […]
[…] پیشنهاد می کنم نگاهی به این مقاله بیاندازید: داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران […]
با سلام من حدود یک سال هست که مدیر بخشی شده ام اما در خصوص پذیرش و ارتباط موثر با دیگران خیلی خوب عمل نکرده و احساس ضعف در این دو مورد دارم لطفا کمی بیشتر بنده را راهنمایی کنید
درود بر شما دوست بزرگوارم.
۱. پیشنهاد میکنم مطالب مرتبط به فن بیان و ارتباط موثر را در این سایت به صورت کامل مطالعه بفرمایید.
تشریف ببرید در
منو >> مقالات
در این قسمت دسته بندی مطالب را می توانید مشاهده کنید و مطالب مرتبط را مطالعه بفرمایید
۲. کتاب شیک | چگونه ظاهر، بیان و رفتاری جذاب و حرفه ای داشته باشیم میتونه به شما کمک زیادی در مورد مسئله اتون کنه
https://amirmostafa.com/product/shik
وای این از همه بیشتر میدونم که نوشتید خیلی عالی بود. واقعا بعضی ها فکر میکنن همه چیز رو میدونن و واقعا لطمه بزرگی به رابطه میزنن.
سلام بر شما.
خوشحالم که مطلب مورد توجهتان قرار گرفت
سلام من سوالی در مورد احوالپرسی دارم. اگر بعد از مدتها یکی از اقوام خود را ببینیم چطور با او احوالپرسی کنیم و چطور با او سر صحبت را باز کنیم این که در جواب بگوییم خیلی ممنونم خوبم و او هم همین را بگوید باعث می شود گفتگو خیلی زود تمام شود دیگر این که ما هر روز او را نمی بینیم که د رمورد کارهایش سوال کنیم. در ضمن من مواردی در مورد شروع صحبت با دیگران یاد گرفته ام مثل بیشتر اوقات خود را چطور می گذرانید چه لباس جالبی پوشیدید و .. اما همیشه حوصله ندارم از انها استفاده کنم در آخر این را بگویم که من درون گرا هستم و نشان دادن احساسات برای من خیلی دشوار است یعنی درون فکنی احساسات دارم.
سرکارخانم فعال فرد
سلام و وقتبخیر
میتونید یک سوال کلی بپرسید:
از خودتون بگو
چه کارها کردی توی این مدت
چی کارا میکنی؟
…
همچنین به شما پیشنهاد می کنم در این دوره شرکت کنید:
https://amirmostafa.com/product/hello/
اصول احوالپرسی صمیمی و رسمی