اعتماد به نفس چیست و اعتماد به نفس در سخنرانی

خیلی وقت ها پیش اومده که میگن، فلانی اعتماد به نفس داره، یا فلانی خیلی اعتماد به نفسش بالا ست. اما وقتی از کسی بپرسیم اعتماد به نفس چیست جواب خوب و واضحی نمی تونه بیان کنه.

اعتماد به نفس در سخنرانی هم مثل اعتماد به نفس در خیلی از کارها می تونه به بهتر انجام شدن اون کار کمک بسیار زیادی کنه. داشتن اعتماد به نفس در سخنرانی به احتمال خیلی زیاد می تونه باعث به وجود آمدن موقعیت های خوب برای ما بشه. البته به شرط اینکه این اعتماد به نفس کاذب نباشه.

اصلاً تصور سخنرانی بدون اعتماد به نفس، غیرقابل قبول هست. یک جورایی کسی که سخنران خوبی هست به احتمال خیلی زیاد اعتماد به نفس در سخنرانی دارد و تصور جدا بودن این دو از هم اصلاً امکان پذیر نیست.

مگه میشه کسی خیلی خوب سخنرانی کنه و اعتماد به نفس در سخنرانی نداشته باشه؟!

در ادامه این نوشته به بررسی اینکه اعتماد به نفس چیست و داشتن اعتماد به نفس در سخنرانی می پردازیم.

---

اعتماد به نفس چیست

همونطور که خدمتتون عرض کردم اگر کسی اعتماد به نفس داشته باشد می تونیم متوجه بشیم که او آیا اعتماد به نفس دارد یا خیر اما شاید نتوانیم تعریف درستی از اعتماد به نفس برایش بیان کنیم.

اگر بخواهیم اعتماد به نفس را خیلی ساده و راحت تعریف کنیم می توانیم بگوییم که:

اعتماد به نفس این است که بتوانیم یک کار را با اطمینان و با استاندارد مشخصی انجام دهیم.

این یک تعریف بسیار ساده از اعتماد به نفس بود. به عبارت دیگه وقتی من کاری را که در حال انجامش هستم از زیر و بَمَش خبر دارم و  آن کار را بسیار عالی و در حد استاندارد خوبی انجام می دهم.

بسیار واضح است که، اگر ما بخواهیم کاری را با اعتماد به نفس بالایی انجام دهیم باید آن را تمرین کنیم، بستگی به نوع کاری که وجود داره، مدت زمان و تعداد تمرین های ما هم می تونه متغیر باشه.

مثلاً میگیم میترا در رانندگی اعتماد به نفس بالایی داره، این اعتماد به نفس در رانندگی می تونه حاصل تمرین های زیاد و همچنین تمرینات درست همراه با یک مربی خوب بوده باشه.

به احتمال خیلی زیاد میترا در اوایل شروع رانندگی اش از رانندگی ترس داشته، اما با گذشت زمان، تکرار و تمرین و پشتکار تونسته به ترسش در این مورد غلبه کنه و علاوه بر اون اعتماد به نفس خوبی هم در این کار به دست بیاره.

البته هر کسی در یکسری از کارها استعدادهای خودش را داره اما وقتی پای تمرین و پشتکار به میان می آید کم استعدادترین افراد در هر کاری می توانند نتایج فوق العاده ای از اون تمرین و پشتکار داشته باشند.

بنابراین اگر می گوییم که کسی در کاری اعتماد به نفس بالایی دارد، اون اعتماد به نفس با تمرین و تکرار (و البته می تونه در کنار یک مربی خوب) به دست اومده.

---

من اعتماد به نفس ندارم

با توجه به تعریفی که از اعتماد به نفس داشتم، من اعتماد به نفس ندارم یعنی اینکه من در اون کار، مهارت یا دانش کافی رو ندارم.

فرض کنید شخصی اعتماد به نفس بالایی در کار حسابداری دارد و به قولی در حسابداری خبره است، اما اگر از همین شخص درخواست شود کنفرانس و سخنرانی در مورد کاری که در آن خبره است و اعتماد به نفس بالایی در آن دارد بدهد، اعتماد به نفسش به کلی در این مورد پایین است، چون ایشون در کار اجرایی حسابداری مهارت خوبی دارند اما به دلیل نداشتن تجربه و مهارت کافی، توانایی ارائه یک سخنرانی را ندارد، و می توانیم بگوییم که ایشان در سخنرانی اعتماد به نفس ندارد.

البته داشتن اعتماد به نفس فقط و فقط در داشتن مهارت در انجام کاری خلاصه نمی شود.

در ادامه به بررسی موارد دیگر در داشتن اعتماد به نفس می پردازیم.

---

داشتن هدفی واضح

اگر ما دقیقاً بدانیم که چه کاری را قرار است انجام بدهیم و از طرفی هم در اون کار تمرکز، دانش و مهارت کافی داشته باشیم، اعتماد به نفس ما فوق العاده افزایش پیدا می کند.

فرض کنید که دانشجویی در دانشگاه می خواهد مطلبی را ارائه کند، در صورتی که این دانشجو اصلاً نمی داند که این سخنرانی برای چه است؟ چرا باید مطلبی را ارائه دهد؟ باید چه کاری انجام دهد؟ و صرفاً فقط برای رفع تکلیف می آید یک سخنرانی بی سر و ته و غیر حرفه ای را که آن هم از روی اسلاید پاورپوینتی که کل متن سخنرانی را در آن نوشته است روخوانی می کند. 😐

اگر این دانشجو می دانست که ارائه یک کنفرانس دانشجویی به چه مقدار می تواند در آینده اش تأثیر مثبت بگذارد و هدفش این بود که تا پایان دوران دانشجویی اش یک سخنران حرفه ای در رشته مربوط به خودش شود قطعاً روی ارائه هایی که قرار است به عنوان تکلیف انجام شود وقت بیشتری صرف می کرد، مطالعه اش را در مورد نحوه ارائه و سخنرانی اش بیشتر می کرد تا بتواند در هنگام سخنرانی بهتر از سری قبل باشد.

من معمولاً در هر جا صحبت از هدف باشد یک جمله را از آقای نیچه بازگو می کنم:

اگر چرایی یک چیز را بدانید، با چگونگی آن کنار خواهید آمد.

اگر ما بدانیم که دقیقاً چه کاری باید انجام دهیم؟ قطعاً راه و روش آن را نیز پیدا خواهیم کرد.

بنابراین برای داشتن اعتماد به نفس بالا در هر کاری ابتدا هدف خود را از آن کار مشخص کنیم که ما چرا داریم آن کار را انجام می دهیم و هدف ما از انجام آن کار چیست.

---

دوست داشتن آن کار

یکی از فاکتور های مهم در انجام هر کاری دوست داشتن آن است. ما هر چقدر هم در انجام کاری مهارت داشته باشیم، اگر آن را دوست نداشته باشیم و برایش ارزش قائل نشویم به احتمال خیلی زیاد نمی تونیم اون کار رو با اعتماد به نفس بالایی انجام بدیم.

به عبارت دیگه بهترِ سراغ کارهایی که ازشون لذت می بریم و دوستشون داریم بریم تا با تمرین و پشتکار بتونیم در اون کار حرفه ای شیم و در کنارش به اعتماد به نفس بالایی در اون کار برسیم.

اگر در حال حاضر برای مصاحبه استخدام از این شرکت به اون شرکت می رویم، بهترِ که چند لحظه با خودمون خلوت کنیم، و از خودمون بپرسیم آیا من واقعاً این شغل رو برای چه می خواهم داشته باشم؟ آیا فقط می خواهم که بی کار نباشم؟ یک شغل داشته باشم که سرم گرم باشد؟ من چرا باید این شغل رو داشته باشم؟ هدف من از این کار چیست؟

بهترِ که  کمی با خودمون رو راست باشیم و سراغ اون کاری که دوستش داریم بریم، اگر اینجوری نباشه واقعاً زندگیمون رو الکی برای کارهایی که دوستشون نداشتم خراب کردیم و خودمون رو اذیت می کنیم.

بنابراین اگر می خواهیم در کاری اعتماد به نفس داشته باشیم خوبه که اون کار رو عاشقانه دوست داشته باشیم و از انجام دادنش لذت ببریم.

---

 چطور با اعتماد به نفس به نظر برسیم؟

فرض کنید من یک آدم با اعتماد به نفس هستم و وارد محل کارم می شوم. وقتی قدم بر می دارم، گام هایم استوار است و به نسبت افراد دیگه سریع تر حرکت می کنم. لباس هایم شیک و تمیز هستند و سرم هم زیاد رو به پایین نیست و خیلی هم افتاده و غوز کرده نیستم، وقتی به همکارانم میرسم به گرمی باهاشون سلام و احوالپرسی می کنم، البته تُن صدایم نسبت به سایرین کمی بلندتر است، و وقتی روی صندلی ام می نشینم کاملاً مشخص است که می خواهم چه کار کنم و تمام کارهایم را به خوبی انجام می دهم.

اما، حالا فرض کنید من یک آدمی هستم بی انرژی و بی حال، با سر و وضعی نامرتب و ژلیده، آرام راه میروم و کمی غوز دارم، همش به این ور و آن ور نگاه می کنم و استرس دارم و ناخن هایم را می خورم…

با دو مثال بالا ظاهر افرادی که اعتماد به نفس دارند یا اعتماد به نفس ندارند تا حدود زیادی مشخص شد.

ما برای اینکه با اعتماد به نفس به نظر برسیم می تونیم افرادی که در دور و برمون هستند ازشون الگو برداری داریم و به کارها، رفتارها، طرز بیان، نوع پوشش و … این آدم ها دقیق بشیم، تا با الگو برداری از این اشخاص ما هم بعد از مدتی به یک آدم با اعتماد به نفس بالا تبدیل بشیم.

شاید برای ابتدا سخت باشه از کسی تقلید کنیم، البته این تقلید کردن و یا به عبارتی الگو برداری از شخصی یا اشخاصی به این معنی نیست که ما دقیقاً مثل این افراد باشیم و هر کاری که می کنند ازشون تقلید کنیم، به این معنی هست که کارهایی که مد نظرمون هست، فقط ازشون الگو بگیریم، شاید هم در اوایل این الگو برداری چیزی شبیه به تقلید کردن از اون طرف باشه اما به مرور زمان سبک شخصی خودمون رو در انجام اون کار به دست میاریم.

بنابراین اصلاً بد نیست که از کسی تقلید، کپی، الگو برداری یا هر چیز دیگه ای که میشه اسمش رو گذاشت انجام بدیم.

---

تلقین کردن به خود

همونطور که از اسم این تکنیک مشخص هست، اینه که ما به خودمون تلقین کنیم که خوب هستیم و با اعتماد به نفس هستیم و هر روز هم بر اعتماد به نفسمون بیشتر میشه.

مگه میشه من همش به خودم بگم:

•  من آدم احمقی هستم
•  اصلاً هیچ کاری رو نمی تونم درست انجام بدم
•  من اصلاً هیچی نمی فهمم
• دست به هر کاری میزنم خرابش میکنم
• من دست و پا چلفتی هستم

و بعد انتظار داشته باشم که آدم فوق العاده ای باشم و اعتماد به نفسم در کارهایی که انجام میدم عالی باشه.

 

بنابراین اگر میخاهیم اعتماد به نفس بالایی در کاری داشته باشیم بهترِ به خودمون تلقین کنیم که:

• من عالی هستم
• شایدمن الان نتونم این کار رو به درستی و عالی انجامش بدم ولی با تلاش و پشتکار و تمرین حتما عالی انجامش میدم و اعتماد به نفسم رو هم بالا میبرم
• من از پس کاری که بخام حتماً بر میام
• من با فکر و برنامه ریزی کارهام رو به درستی انجامش میدم
• و …

 

بنابراین یکی از شارژ کننده های اعتماد به نفس ما خودمون هستیم.

سعی کنیم هر روز خودمون رو شارژ کنیم 🙂

---

ورزش کردن

ورزش کردن علاوه بر اینکه باعث میشه ما بدنی سالم و تناسب اندام خوبی داشته باشیم، باعث افزاش اعتماد به نفس در ما میشه و در کنارش هم باعث میشه که خیلی دیرتر در کاری خسته بشیم.

بنابراین ورزش رو حتی برای روزی بیست دقیقه در برنامه هامون بگنجانیم تا علاوه بر داشتن سلامتی، بتونیم اعتماد به نفس بالاتری داشته باشیم.

---

کامل گرایی آفت اعتماد به نفس

کامل گرایی یا کمال گرایی خیلی خوب است، خیلی خوبه که ما کاری رو بدون نقص انجام بدیم، اما مثل خیلی از چیزها زیاده روی اصلاً در کامل گرایی خوب نیست.

حقیقت اینه که اگر ما بیش از حد به بی نقص بودن خودمون و کارهایی که انجام میدم تأکید داشته باشیم نتیجه که خواهیم گرفت کاملاً معکوس خواهد بود.

در خیلی از موارد کامل گرایی باعث میشه که اصلاً شروع کاری رقم نخوره، چه برسه به اینکه بخواهیم در اون کار هم اعتماد به نفس خوبی پیدا کنیم.

به قول مایکل جردن: شما صد در صد پرتاب هایی که انجام ندهید را از دست خواهید داد.

---

اعتماد به نفس در سخنرانی

و حالا با توجه به توضیحاتی که در مورد اعتماد به نفس و فاکتورهایی که برای ایجاد آن ذکر شد می توانیم این اعتماد به نفس را در سخنرانی خود استفاده کنیم.

برای داشتن اعتماد به نفس در سخنرانی در ابتدا باید دانشی قابل قبول از چیزی که قرار است ارائه بدیم داشته باشیم، سپس در مورد نحوه ارائه و تکنیک هایی که برای داشتن یک سخنرانی خوب نیاز است کسب کنیم و بعد آن ها را انقدر تمرین کنیم تا جزئی از وجودمان شود.

اگر در صحبت کردن های روزمره دچار مواردی هستید:

پیشنهاد می کنم نگاه به این مقاله بیندازید: حذف تکیه کلام و اِ گفتن

در مقالات بعدی در مورد نحوه تمرین کردن و انواع تمرین در سخنرانی خواهم نوشت.

---

پیشنهاد می کنم مواردی که برای داشتن اعتماد به نفس بالا ذکر شد در زندگی روزمره خودتون به کار بگیرید.

شما الان یک آدم با اعتماد به نفس هستید. به کارهایی که انجام می دهید فکر کنید و به آنها ایمان داشته باشید.

و در آخر اگر سوالی برایتان پیش آمده یا جایی از مقاله نیاز به توضیح بیشتر دارد و یا اگر نظری درباره این نوشته دارید می توانید در پایین همین صفحه در قسمت نظرات، سوال خودتان را مطرح بفرمایید تا در سریع ترین زمانِ ممکن به آن پاسخ داده شود.

 

همچنین اگر به نوشته ها و آموزش های این سایت علاقه مند هستید پیشنهاد می کنم در سایت ثبت نام نمایید تا از مطالب آن مطلع شوید.

 

دانلود PDF مقاله “اعتماد به نفس چیست و اعتماد به نفس در سخنرانی”

[member]

دانلود PDF این مقاله

[/member]